۳۰ اردیبهشت ۱۳۸۹

گزارش برنامه سرچال





یا علی
یا علی مدد خدمت دوستان عزیزم .
در تاریخ 27/2/1389 دوستان عزیز گروه کرما (CM) برای بار دوم به سمت سرچال حرکت نمودیم .ساعت 5:45 دقیقه روبروی درب اصلی فدراسیون بودیم .بعد از احوال پرسی یکدیگر ساعت6 با نیسان آقای ابراهیم حمیدی به سمت بریر حرکت نمودیم. در طول راه همه خندان و شارژ بودیم و همه دوستان با یک هارمونی عجیبی با هم یکدست بودیم.ناگهان در اکاپل اولین سگ با پارس کردنش دل یکی از بچه ها را ترکاند و بالا تر دو عدد سگ هم همینطور.
ساعت 7 به بریر رسیدیم که با دیدن قله ی سیاه کمان که بر رویش کمی برف نشسته بود و آفتاب که تازه طلوع کرده بود و هوایی که صاف بود یک انرژی عجیبی به دوستان داد . اول شمارش کردیم که 13 نفر بودیم سپس حرکت کردیم بعد از کمی راه ، ساعت 7:30 دقیقه به منطقه ای بنام کلمک سی رسیدیم چون در این موقع سال خیلی مسیر سرچال زیباست بچه ها هم عکس میگرفتند و هم از نگاه کردن لذت میبردیم.تا ساعت8:15 به کشتی سنگ رسیدیم و صبحانه را بالای کشتی سنگ خوردیم و آنجا هم دوعدد کتری که یکی بینی عمل کرده و دیگری بدون عمل نظر همه را جلب کرد تا جایی که تا اخر برنامه همه میخندیدند.
ساعت 9:05 دقیقه حرکت کردیم ساعت 10:30 بعد ازطی مسیر دارای شیب تقریباً زیاد به کنگلک پایین (3190 متر) رسیدیم چون این بنده ی حقیر دو روز پیش سر چال امده بودم در بالا تر از کنگلک پایین من و اقای نقوی دیدیم اب چشمه خراب شده آمدیم که درست کنیم که تگرگ دلچسب بهاری امد و ما مجبور به رفتن شدیم پس تصمیم گرفتم اب را هم برای گروه خودمان و برای گروه های دیگر درست کنم ، ساعت 11:27 به کنگلک بالا (3339 متر) رسیدیم.در طول تمام مسیر عزیزان خیلی خوب راه میامدند که با عث افتخار کلاردشت بودند .
ساعت 12:05 دقیقه به لز بنک (3613 متر) که بیشتر کوهنوردان انجا دچار کوه گرفتگی میشوند بازم انجا بچه ها ثابت کردند که کوهنوردی در خونشان هست ولی فقط اموزش داده نشده است که آن مسئولیت هم بر دوش اقای ازوجی است که ما را اموزش بدهند .سپس ساعت 12:30 به پناهگاه سرچال (3723 متر) رسیدیم که چون خورشید داغ بود و هوای صاف قله ی های سیاه کمان،سیاه سنگ ، چالون ، شاخک ها ، علم و تخت سلیمان کاملاً نمایان بود و فقط نگاه میکردیم و عکس یادگاری میگرفتیم .بعد از غذا خوردن ناگهان هوا بس ناجوانمردانه سرد شد . ساعت 1:56 دقیقه بازگشتیم که دیدیم آقای فروتن اصفهانی به سمت پناهگاه میایند باهم احوال پرسی کردیم که اقای اصفهانی هم با ما بازگشتند . رسیدیم لزبنک از اقای ازوجی خواهش کردیم که کمی اسکی بدون چوب اسکی بکنیم ایشان هم اول خود ر فتند تا اگر ما لیز خوردیم ما را نگه دارد.
بعد تا کنگلک بالا اسکی کردیم که خیلی لذت بردیم .
ساعت 4:15 به کشتی سنگ رسیدیم که کمی میوه و پسته و... خوردیم و به سمت پایین حرکت کردیم.
ساعت 5:30 به بریر رسیدیم و دوباره سوار بر نیسان اقای حمیدی شدیم و دو باره سگ ... ( کسی نیست جلوی این سگ ها را بگیره )
سپس به فدراسیون رفتیم و چای خوردیم و دوباره اقای حمیدی زحمت کشیدن ما را تا محل بردند و انجا یا علی گفتیم و خسته نباشید و رفتیم.
به امید حق همه عاقبت به خیر شویم و قبل از اینکه کوهنورد خوبی شویم مرد بون در کوه، مبارزه با سختی ، کمک کردن به دوست را یاد بگیریم . یا حق
نکته : این برنامه از نظر خودم دارای یک بار معنوی،عرفانی بود و این را با تمام وجود حس کردم .تمام دوستان مثل یک نوت موسیقی که همه روی خط حامل قرار گرفتیم و اقای ازوجی هم ریتم را به ما میدهد ما با هم تشکیل یک ملودی زیبای اهورایی را میدهیم .
اعضای گروه:مازیار ازوجی- مجتبی عسگریان- میثم باقریان-ابراهیم حمیدی-فروتن اصفحانی-مجید ربیع پور-فاطمه فرهادی –حمید رضا مسلمی-محمد رضا مسلمی-آیدا اصفهانی – نسیم همتی- ساراهمتی- معصومه فرضی-واین بنده ی حقیر سر تا پا تقصیر امیر فرهنگ حاتمی.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر